سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانلود مقاله و تحقیق

پاکسازی ذهن

    نظر

نمونه هایی از مطالب سایت :

تکنیک پاکسازی ذهن ؛ 12 روش شگفت انگیز برای پاکسازی ذهن و روح
بهبود مستمر چیست؟ با شش اصل اساسی بهبود مستمر آشنا شوید
توضیح محصول ؛ چطور برای محصولاتمان توضیحات جذاب بنویسیم؟
خرید کتاب صوتی | دانلود ذهن
ارتباط موثر چیست و چه تاثیری در کار و زندگی ما خواهد گذاشت؟
معرفی 21 کتاب از بهترین کتاب های توسعه فردی
بهترین اپلیکیشن کتابخوان اندروید
خرید کتاب صوتی | درباره ذهن
خلاصه کتاب ذهن آگاهی
توسعه فردی
روش‌های مطالعه بیشتر
خرید کتاب صوتی | دانلود ذهن
بازاریابی ویروسی یا Viral Marketing چیست؟
فروشگاه خلاصه کتاب صوتی
ذهن |خلاصه کتاب
خلاقیت چیست؟ با زیروبم خلاقیت و راهکارهای پرورش آن آشنا شوید
فراموشی و راهکارهای پیشگیری از آن
خلاصه کتاب | خرید کتاب صوتی
خرید کتاب صوتی | تماس با ما
تکنیک ذهن‌ آگاهی چیست ؟ از راهکارهای تقویت ذهن آگاهی و آثار مثبت آن چه چیزهایی می دانید؟
مقالات روانشناسی، آموزشی، بازاریابی و فروش
پاکسازی ذهنی
آموزش مدیتیشن :چطور با تمرکز به آرامش برسیم
افزایش تمرکز و کنترل ذهن با تکنیک‌هایی ساده و کاملا عملی.

چاکرای دوم

علایم اختلال وسواس فکری-عملی

    نظر

 

محققان با اشاره به اختلال های روحی و عملکردی بدلیل اختلال وسواس در کودک اظهار می‌کند: بعضی مشکل ها به دلیل اختلال وسواس عبارت است از تلف کردن وقت به‌ خاطر انجام رفتارهای تکراری و کلیشه‌ای، حواس پرتی و نبود توان در تمرکز کامل و به‌دنبال آن افت تحصیلی؛ همچنان خستگی ذهنی و بی‌حوصله بودن برای فکر کردن و متمرکز شدن بر روی مسئله های اصلی زندگی از دیگر عارضه های وسواس کودک است.

این روان‌شناس تاکید بر این دارند که بعضی از این اختلال ها مثل اختلال های اضطرابی، افسردگی، نداشتن‌تمرکزی برای یادگیری، نبود توجه، بیش فعالی، بی‌اشتهایی عصبی و اختلال های رفتاری مانند جویدن ناخن و تیک‌های عصبی این توانایی را دارد به دلیل وسواس فکری و عملکردی مختلف باشد. به گفته متخصصان ، برای جلوگیری از اشتباه در تشخیص اختلال وسواس در کودکان بهتر است پس از مصاحبه با کودک با اعضای خانواده کودک نیز مصاحبه شده، سوابق خانوادگی در نظر گرفته شود.

بالاخره وسواس؛ ارثی است یا اکتسابی؟

خیلی از از روانشناسان این اعتقاد را دارند که کودکان، بیماری وسواس را از والدین خود به ارث می‌برند همانطور که در بالا اشاره کردیم. البته گروهی دیگر از محققان نیز جنبه ارثی بودن آن را یک احتمال می‌دانند و اعتقاد آن ها بر این است، انتقال زمینه‏های عصبی می‏تواند ریشه و عاملی در بروز وسواس کودک باشد.

زمینه‌های عصبی هم این توانایی را دارد که ناشی از نوع تربیت سخت گیرانه در دوران کودکی، کمال‌ طلبی و نظم‌طلبی بیش از حد والدین، تحقیر شدن از سوی پدر و مادر یا ایجاد حس ترس و ناامنی در محیط خانه و خانواده باشد.

تشخیص اختلال وسواس با mehdikhalili

وقتی که عادات یا روش های رفتاری خاصی در روند زندگی عادی کودک اختلال ایجاد کند، اختلال تشخیص داده می‌شود. برای نمونه زمانی که انجام مراسم خاصی برای به خواب رفتن کودک و حساسیت او بر کنترل اسباب بازی‌هایش در زندگی او حاکم می شود و از عمل کرد بهنجار او جلوگیری کند، نیازی نیست نگران باشید.

بهترین روانشناس کودک، دقیقا مشخص نیست که چرا برخی بچه‌ها دچار وسواس فکری-عملی می‌شوند. احتمالا یک مولفه‌ بیولوژیکی و عصبی در بروز آن وجود دارد و برخی از بچه‌های مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی دچار سندرم توره یا سایر اختلالات تیک نیز هستند. اینها خود نشانه این است که درمان وسواس کودکان کاری تخصصی و با مهارت می باشد که توسط درمانگران حوزه کودک انجام می شود.

اختلال وسواس فکری-عملی کودکان

بسیاری از بچه‌ها گهگاه افکاری دارند که آنها را آزار می‌دهد و ممکن است احساس کنند مجبورند در مورد این افکار کاری انجام دهند، حتی اگر این کارها منطقی نباشد. به عنوان مثال، اگر لباس مورد علاقه‌ خود را نپوشند، ممکن است نگران بدشانسی آوردن باشند. برای برخی از بچه‌ها، فکرها و میل شدید به انجام برخی اعمال همچنان پایدار و مداوم است، حتی اگر سعی کنند آنها را نادیده بگیرند یا آنها را از بین ببرند.

اگر افکار ناخواسته و رفتاری که ناچارند به خاطر آن افکار انجام دهند، مکرراَ اتفاق می‌افتد، زمان زیادی را به خود اختصاص می‌دهند؛ چیزی بیش از یک ساعت در روز، در فعالیت‌های آنها اختلال ایجاد می‌کنند، یا آنها را بسیار ناراحت می‌کنند، ممکن است دچار اختلال وسواس فکری-عملی یا اختلال وسواسی-جبری باشند که آن افکار را وسواس‌ می‌نامند و رفتارها اجبار نامیده می‌شوند.

«وسواس‌ها»، افکار، تکانش‌ها یا تصاویر تکراری و مداومی هستند که ناخواسته بروز می‌کنند و اضطراب یا پریشانی چشمگیری در شخص ایجاد می‌کنند. آنها غالباً غیرواقعی یا غیرمنطقی هستند. همچنین وسواس‌ها تنها نگرانی بیش از حد در مورد مشکلات زندگی واقعی یا مشغولیت‌های ذهنی نیستند. «اجبارها»، رفتارها یا مناسک تکراری مانند شستن دست، منظم نگه داشتن چیزها، بررسی کردن دوباره و دوباره‌ چیزها یا اعمال ذهنی مانند شمارش، تکرار بی‌صدای کلمات و اجتناب کردن هستند. برای گرفتن تشخیص اختلال وسواس فکری-عملی، وسواس‌ها یا اجبارها باید اضطراب یا پریشانی قابل توجهی ایجاد کنند، یا در روال روتین زندگی کودک، عملکرد تحصیلی، فعالیت‌های اجتماعی یا روابط او اختلال ایجاد کنند.

تحقیقات نشان می‌دهد که وسواس فکری-عملی یک اختلال مغزی است و معمولاً در خانواده‌ها زمینه  ارثی دارد، هرچند این بدان معنا نیست که اگر والدین به این اختلال مبتلا شوند فرزندشان قطعاً علائم آن را نشان خواهد داد. همچنین ممکن است کودکی بدون سابقه‌ خانوادگی دچار وسواس فکری-عملی شود.

علایم اختلال وسواس فکری-عملی

داشتن اختلال وسواس فکری-عملی به معنای داشتن وسواس، اجبار، یا هر دو است. نمونه‌هایی از رفتارهای وسواسی یا اجباری عبارتند از:

  • داشتن افکار، تکانه‌ها یا تصاویر ناخواسته‌ای که بارها و بارها رخ می‌دهد و باعث اضطراب یا پریشانی می‌شود.
  • نیاز مکرر به فکر کردن در مورد چیزی یا گفتن چیزی، برای مثال، شمردن، یا تکرار دوباره و دوباره‌ کلمات به شکل بی‌صدا یا با صدای بلند.
  • اجبار به انجام مکرر کاری. برای مثال، شستن دست، قرار دادن چیزها به ترتیبی خاص، یا بررسی کردن دوباره و دوباره‌ چیزها، مانند قفل بودن در.
  • اجبار به انجام دوباره و دوباره‌ کاری مطابق با قوانین خاصی که باید دقیقاً رعایت شود تا فکر وسواسی برطرف شود.

بچه‌ها این رفتارها را انجام می‌دهند چون احساس می‌کنند آنها از وقوع اتفاقات بد جلوگیری می‌کنند یا باعث بهتر شدن حالشان می‌شوند. با این حال، این رفتار معمولاً با خطر واقعی بروز یک اتفاق بد ارتباطی ندارند، یا اینکه آن رفتار افراطی است؛ مانند شستن دست‌ها چندین بار در ساعت.

یک باور غلط رایج این است که وسواس فکری-عملی به معنای واقعاً مرتب و منظم بودن است. گاهی اوقات، رفتارهای این اختلال ممکن است شامل نظافت باشد، اما بسیاری از اوقات شخص مبتلا به وسواس فکری-عملی بیش از اینکه روی سازماندهی و نظم دادن متمرکز باشد، روی انجام کاری که باید دوباره و دوباره انجام شود، تمرکز دارد. همچنین وسواس‌ها و اجبارها می‌توانند با گذشت زمان تغییر کنند.


دانلود پایان نامه مدیریت : اصول مدیریت دانش

    نظر

2-1-     اصول مدیریت دانش

 

دانپورت، ده اصل را به عنوان اصول مدیریت دانش ارائه داده است:

 

1- مدیریت دانش مستلزم سرمایه گذاری می باشد. یک دارایی است اما اثربخشی آن مستلزم سرمایه گذاری  در دارایی های دیگر نیز هست. همچنین بخش زیادی از فعالیت های مدیریت دانش نیازمند سرمایه گذاری هستند. به عنوان مثال، آموزش کارکنان فعالیتی است که به سرمایه گذاری نیازمند است.

 

پایان نامه ها

 

2- مدیریت اثربخش دانش، نیازمند پیوند انسان و تکنولوژی است. انسان و رایانه هر کدام توانایی خاص خود را دارند. به عنوان مثال، رایانه ها می توانند اطلاعات را سریع پردازش کنند اما قدرت آنها محدود به داده ها و اطلاعات است ولی دانش در ذهن انسان است و فقط در آنجا پردازش می‏شود. از آنجا که دانش مبتنی بر داده و اطلاعات است این دو در ارتباط با هم می توانند مؤثر باشند. لذا سازمانها برای مدیریت اثربخش دانش نیازمند راه حلهایی هستند که انسان و دانش را با هم پیوند بزند.

 

 

3- مدیریت دانش، سیاسی است. بر کسی پوشیده نیست که دانش قدرت است و لذا نباید جای تعجب باشد که هر کس، دانش را مدیریت کرده یک کار سیاسی انجام داده است. اگر دانش در ارتباط با قدرت، پول و موفقیت است پس بنابراین در ارتباط با گروه های فشار، توطئه و دسیسه و تعاملات سیاسی نیز می باشد.

 

دانپورت معتقد است که اگر در روند و حول و حوش مدیریت دانش شاهد ظهور پدیده های سیاسی نباشیم می توان به این نتیجه رسید که چیزی با ارزش رخ نداده است. بعضی از مدیران فعالیت های سیاسی را نکوهش می کنند. اما مدیران دانشی باید تیزبین و سیاست مدار باشند. آنها باید فرصت‏هایی برای یادگیری در سازمان خلق کنند.

 

4- مدیریت دانش به مدیران دانش نیازمند است. مقصود دانپورت از مدیران دانشی مدیرانی هستند که می توانند دانشهای نهفته را دریافته و برای آن ارزش و اعتبار قائل شوند و این موضوع در بخش دولت مهم تر است. مدیران دانش باید اداره کنندگان خوبی برای دانش باشند.

 

5- مزایای مدیریت دانش سرچشمه گرفته از ترسیم دانش است. ترسیم دانش به ترسیم نقشه های ذهنی افراد منجر می شود. هر کدام از ما بر اساس نقشه های ذهنی خود عمل می کنیم. نقشه ها و مدلهای ذهنی افراد در واقع به منزله فیلترهایی هستند که می گویند چه اطلاعاتی را چگونه ببینیم.

 

6- تسهیم و بکارگیری دانش ذاتی نیست. اگر دانش، منبع باارزشی است و قدرت را به همراه خود می آورد چرا باید آنرا تسهیم نمود؟ مدیران دانشی که فرض می کنند انسانها به طور طبیعی گرایش به این دارند که دانش خود را اندوخته و ذخیره کنند موفق تر از آنهایی هستند که چنین تصوری ندارند. ما ممکن است وارد شدن دیگران به دانش خود را به عنوان یک تهدید به حساب آوریم. مگر آنکه در این زمینه اعتماد لازم ایجاد شده و شدیدا برانگیخته شده باشیم.

 

7- مدیریت دانش به معنی بهبود فرایندهای کار دانش است. بهبود کار دانش مستلزم این است دخالتهای از بالا به پایین کمتر شود. کارکنان باید آزادی عمل و استقلال لازم را در کار خود داشته باشند تا بتوانند دانش خود را در راستای حل مسائل و تصمیم گیریها به کار گیرند.

 

8- دستیابی به دانش، تنها شروع کار است. دستیابی مهم است اما موفقیت مدیریت دانش با آن، تضمین نمی شود. دانش را باید به کار گرفت و در فرایندهای سازمانی وارد کرد، به گونه ای که منجر به بهبود عملکرد سازمانی شود. برای موفقیت این امر نیز باید انگیزه های لازم را در افراد ایجاد نمود.

 

9- مدیریت دانش هرگز به پایان نمی رسد. ممکن است که مدیران دانش تصور کنند که اگر آنها توانسته اند دانش سازمانی را تحت کنترل خود بگیرند کار به پایان رسیده است. هیچوقت نمی توان تعیین کرد که چه زمانی برای پایان داده به مدیریت دانش کافی است همانطوری که در مورد مدیریت منابع انسانی نیز نمی توان چنین کاری کرد زیرا نیازهای دانشی ما همواره تغییر می کنند.

 

10- مدیریت دانش نیازمند یک قرارداد دانشی است. اگر دانش منبع مهمی است، می طلبد که توجه قانونی خاص به آن بشود. آیا تمام دانشی که در ذهن کارکنان نهفته است متعلق به آنهاست، آیا آنها مالک تمام دانش خود هستند، درصد کمتری از سازمان ها به این پرسشها پاسخ داده اند، در قراردادهای دانشی باید این موارد روشن شود (ابطحی و صلواتی، 1385: 62).

 

 

 

 

 

2-2-     مدیریت داده ها، مدیریت اطلاعات و مدیریت دانش

 

مدیریت دانش را نباید با مدیریت داده ها اشتباه گرفت. مدیریت داده ها بر فرایند و فناوری متمرکز است، در حالی که ارکان مدیریت دانش، افراد و توانایی جمعی آنان برای تشریک مساعی سریع و اثربخش می باشند (امین و همکاران[1]، 2001: 48). آنچه که مسلم است این است که بدون مدیریت داده ها، مدیرِ مدیریت دانش موفق نخواهد بود. پیوند دادن فاصله این دو، نیازمند تعهد به یک فرهنگ تسهیم دانش است. سازمان برای رسیدن به این منظور چاره ای جز سرمایه گذاری و تعهد به ایجاد فرهنگ دانایی ندارد.

 

شکل 2-2- پیوند مدیریت دانش با مدیریت داده ها (امین و همکاران، 2001: 49)

 

 

 

بدون آنکه افراد نسبت به دانش تعهد داشته باشند و فعالیت های فعلی دانش را بپذیرند، زیر ساخت دانش موفق نخواهد بود. همچنین بدون داشتن یک زیر ساخت فناوری که به اندازه کافی پشتیبانی فعالیت های دانش قوی باشد، زیر ساخت دانش عمل نمی کند و تا زمانی که فرایندهای کاری مبتنی بر دانش نباشند، مدیریت دانش دارای زیرساخت مناسبی بری عمل نخواهد بود.

 

فناوری، فرایندها و فرهنگ سازمانی کاربرد کامل دانش را ممکن می سازند و اما تنها با وجود کاربران ماهر دانش، که مزیت کامل خدمات دانش را به طور اثربخش درک می کنند، موفقیت این زیرساخت قابل دسترس است. فرهنگ دانایی به عنوان پلی میان افراد، فناوری و فرایندها امکان پیوند و نزدیکی مدیریت دانش و مدیریت داده ها را فراهم می سازد. هرچند که هریک از این


پایان نامه مدیریت در مورد پیشینه حکمرانی خوب

    نظر

پیشینه حکمرانی خوب

 

مهری پرگو(1390) در نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان”بررسی حکمرانی خوب و امکان سنجی آن در ایران  1376در روابط جدید” بیان می کند ، دولت چارچوب حقوقی و محدوده عمل سیاسی را تعیین می کند و جامعه مدنی از طریق بسیج عمومی برای مشارکت در فعالیتهای اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی ارتباط متقابل میان جامعه و سیاست را تسهیل می کند . از آنجا که هر یک از این حوزه ها ، ضعفها و قوتهایی دارند ، حکمرانی خوب به ویژه در ارتباط با الزام توسعه پایدار مانند پل ارتباطی سازنده میان این حوزه ها را فراهم می کند . حکمرانی خوب به رابطه تعاملی میان بخش دولتی و جامعه مدنی می اندیشد و سازو کارهای استفاده حداکثری از توان بالفعل و بالقوه این بخش ها را پیشنهاد می کند . حکمرانی خوب رویکردی است که در نتیجه ناکامی سیاست های دولت رفاه و اقتصاد لیبرالی ، شکل گرفت و نظریه ای است که در بر ارائه خدمات عمومی کارامد ، نظام قضایی قابل اعتماد و نظام اداری پاسخگو ، تاکید می شود . الگوی حکمرانی پس از اجرای سیاستهای تعدیل ساختاری مورد نظر بانک جهانی و تشویق کشورهای درحال توسعه به خصوصی سازی ، مقررات زدایی و سایر اصلاحاتی که عمدتاً رویکرد اقتصادی داشتند و با مشخص شدن نتایج این سیاستها و ناکامی ها در تحقق اهداف مورد نظر ، معرفی شد.  بی تردید دولت به عنوان یکی از ارکان و حوزه مهم حکمرانی ، در تحقق اهداف فوق نقش موثر و سازنده ای دارد . دولت با سیاستها و راهبردهای توسعه ای خود ، می تواند در تهسیل حکمرانی خوب محور توجه خواهد بود . در این راستا در مجموعه ای که پیش رو دارید؛ ضمن بررسی مفاهیم مرتبط با حکمرانی خوب ، ادبیات و روند شکل گیری نظریه حکمرانی خوب ، نقش و الگوی ساختاری دولت ایران در قالب یک مطالعه تحقیقاتی از طریق سنجش عملکردهای آن در انطباق با شاخص های مورد پذیرش جهانی در زمینه حکمرانی خوب مورد بررسی قرار گرفته است.

 

 

میدری و همکاران(1383) در تحقیقی با عنوان  “حکمرانی خوب” به این نتیجه می رسند که یکی از مباحث مهم و در عین حال جدید که از دهه 1980 به بعد در ادبیات توسعه مطرح شده، موضوع حکمرانی خوب است. این موضوع به خصوص در کشورهای در حال توسعه و در راستای استقرار و نهادینه سازی جامعه مدنی از جایگاه ویژه ای برخوردار شده است. حکمرانی ایده جدیدی است که جایگزین مفهوم حکومت شده است. طبق مفهوم فوق، تصمیم گیری های مربوط به شهر و کلان شهرها با اجماع کل صاحبان منافع دخیل در شهر صورت می گیرد. برای هموار سازی بستر تحقق گذار از حکومت گرایی به شهروند مداری نیازمند آموزش های جدید برای ایجاد و تثبیت حاکمیت قانون و حقوق شهروندی، وفاق گرایی، مشارکت، پاسخگویی و شفافیت، کارایی و اثربخشی هستیم که ضرورت اخذ آن هم برای شهروندان و هم مدیران و کارگزاران شهری روشن و واضح است. برنامه ریزی ها و سیاستگذاری های از بالا به پایین و آمرانه که توسط دولت مرکزی صورت می پذیرفت، توسط مدیریت مشارکتی که مبتنی بر حکمرانی خوب است، به چالش کشیده شده است. مفهوم حکمرانی بر همیاری حکومت و جامعه مدنی مبتنی است. این مفهوم بر این اصل بنیادی استوار است که حکومتها به جای آنکه به تنهایی مسئولیت کامل اداره جامعه را در تمام سطوح آن بر عهده گیرند، بهتر است در کنار شهروندان، بخش خصوصی و نهادهای مردمی، به عنوان یکی از نهادها یا عوامل مسئول اداره جامعه محسوب شوند. با این تعبیر، حکومت نقش تسهیل کننده و زمینه ساز توسعه جامعه را در سطوح ملی، محلی و شهری ایفا می کند. با ورود شهروندان یا به مفهوم سازمان یافته تر آن، جامعه مدنی، به عرصه تصمیم گیری و سیاستگذاری، جریان اداره کشور از یک نظام اقتدارگرا و آمرانه به فرایندی مردم سالار و مشارکتی تبدیل خواهد شد.

 

شیروانی و فرجاد(1390)، در مقاله­ای با عنوان” حکمرانی خوب با تاکید بر سازمان های غیر دولتی”، به بررسی مولفه های حکمرانی خوب بر روی سازمان های غیر دولتی پرداخته است. نوع تحقیق، توصیفی و روش تحقیق مورد استفاده، روش پیمایشی (زمینه یابی) است و هدف آن کاربردی است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است. سنجش روایی پرسشنامه از طریق بررسی محتوایی توسط اساتید مورد تایید قرار گرفته است. همچنین برای پایایی پرسشنامه ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده است که بعد از اصلاح پرسشنامه 0?879 درصد می باشد. جامعه آماری این پژوهش شرکت ارتباطات و زیرساخت می باشد که از روش تصادفی طبقه ای برای نمونه گیری استفاده شده است. همچنین پرسشنامه بین مجموع مدیران ستادی و معاونت های مجموعه ارتباطات و زیرساخت توزیع شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. یافته­ های تحقیق در بررسی روابط بین متغیرهای مستقل (نتیجه گرایی، اثربخشی نقش ها و وظایف، ارتقا ارزش ها، شفاف سازی، ظرفیت سازی و پاسخگویی) و متغیر وابسته (سازمان های غیر دولتی[1]) نشان داد که مولفه نتیجه گرایی بیشترین تاثیر را در سازمان های غیر دولتی  و همچنین مولفه پاسخگویی کمترین تاثیر را روی سازمان های غیر دولتی دارد.

 

 


پایان نامه مدیریت با موضوع بازیگران عرصه حکمرانی خوب

    نظر

بازیگران عرصه حکمرانی خوب

 

حکمرانی یا حاکمیت در مفهوم اولیه­ی آن اعمال تصمیمات و مجموعه اقداماتی است که دولت­ها در جوامع انجام می­داده­اند. این مفهوم مبتنی بر مدل دولت قدرتمند و نیروی فائقه بوده و همان دولتی است که هابز آن را در لوتیان توصیف می­ کند. اما امروزه دولت تنها بازیگر صحنه کشور محسوب نمی­ شود و حکمرانی صرفاً حاصل عمل او نمی­باشد(الوانی،1388، 1).

 

سازمان ملل متحد در گزارش «توسعه نیروی انسانی تاجیکستان»، حکمرانی مطلوب را بر بنیان­های ذیل استوار می­داند:

 

نظام صحیح نمایندگی(عملکرد مناسب سیاسی و همکاری مبتنی بر منافع)، نظام انتخاباتی صحیح، نظام صحیح نظارت و کنترل(مبتنی بر توزیع قدرت)، جامعه مدنی زنده و پویا(که کنترل کننده دولت و تجارت بخش خصوصی باشد)،رسانه های مستقل و آزاد و کنترل موثر شهروندی بر ارتش و سایر نیروهای نظامی، حکمرانی مطلوب با توجه به تعریف، الگوی متعادل کننده قدرت بین دولت و دو بخش خصوصی مدنی،نظارت کننده رفتاردولت و شهروندان، شفاف کننده روابط طرفین،تسهیل کننده فعالیت- های موجود جامعه و مشروعیت دهنده قدرت موجود در هر بخش است(نقیبی مفرد،1389).

 

بازیگران حکمرانی در جامعه دولت، بخش خصوصی، بخش سوم یا تشکل های غیردولتی، گروه­های ذی نفوذ،نهادهای مذهبی، رسانه ها و در برخی جوامع نیروی انتظامی است.

 

شکل 2-2-3  بازیگران عرصه حکمرانی

 

منبع: (الوانی،1388)

 

همان گونه که در شکل 2-2-3 ملاحظه می شود نهاد دولت مرکب از سه قوه اصلی و سایر اجزاء تشکیل دهنده آن است. رسانه ها نقش پیوند دهنده بازیگران را ایفا می­ کنند و اطلاعات را میان آنها توزیع می­نمایند و جزء مهمی در شفاف سازی فعالیت­ها به شمار می­روند. نیروی انتظامی نیز اگرچه بخشی از دولت محسوب می­شود اما به علت اهمیت و قدرت آن در شکل دادن به رفتارهای جامعه مدنی به طور مستقل جزء بازیگران آمده است.

 

 

از این منظر حکمرانی به صورت فرایندی در می آید که روابط بین بازیگران شکل دهنده آن است. این شکل از حکمرانی شبیه صورت های اولیه دولت است که ضمن آن مفهوم دولت دربرگیرنده فرایند روابط بین شهروندان بود. در آن دوران برای حکمرانی نهادی به نام دولت نبود بلکه در قالب فرایندی که ناشی از روابط بین مردمان بود تحقق پیدا می کرد. به عبارت دیگر در آن زمان دولت، نهاد یا سازمان معینی با سلسله مراتب دیوان سالارانه نبود. بلکه فرایندی بود که در روابط میان شهروندان شکل می­گرفت و قبل از آنکه تابع ساختاری خاص باشد تابع گرایشات و نظرات مردم بود.

 

 

اما بتدریج و با گذشت زمان حکمرانی از حالت فرایند خارج شد و در نهادی بنام دولت خلاصه گردید. اکنون و در شرایط فعلی رجعتی به گذشته ها صورت گرفته و حکمرانی حاصل عمل بازیگران مختلفی شده است که به همراه هم و در تقابل با یکدیگر آن را محقق می سازند. بنابراین شائبه حکمرانی خوب به عنوان عمل دولت باید از ذهنها زدوده شود و این اندیشه که برای به فعلیت درآوردن حکمرانی خوب باید دولت به تنهایی اقدام نماید اصلاح گردد. حال که روشن شد حکمرانی خوب حاصل عمل بازیگران متعدد و متنوعی در جامعه می باشد، دیگر نباید انتظار داشت که استقرار حکمرانی خوب از عهده دولت به تنهایی برآید. دیگر نمی توان توصیه هایی را صرفاً به دولت پیشنهاد نمود و امید بهبودی و اصلاح داشت.در چنین وضعیتی روابط هم افزا بین بازیگران و همکاری و همراهی آنان با یکدیگر تضمین کننده حکمرانی خوب درجامعه است. برای تحقق حکمرانی خوب، پذیرش دیدگاه شبکه ای میان بازیگران، وجود سرمایه اجتماعی در مراودات آنان و داشتن آرمان مشترک از الزامات اولیه و اساسی محسوب می- شود(الوانی،1388، 36).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

2-4- بخش سوم : آشنایی با شرکت سهامی بیمه ایران

 

2-4-1- تاریخچه تاسیس

 

شرکت سهامی بیمه ایران نخستین شرکت بیمه ایرانی و دولتی است که در تاریخ پانزدهم آبان ماه سال1314به عنوان بینانگذار صنعت بیمه در کشور شروع به فعالیت نمود. آغاز فعالیت بیمه ایران را به تعبیری می­توان ملی شدن صنعت بیمه درایران تلقی نمود. بیمه ایران درآذرماه همان سال صدور بیمه نامه در رشته های مختلف را آغازو ظرف یکسال در شهرهای مشهد، شیراز، اصفهان، همدان، اهواز و بوشهر نمایندگی تاسیس کرد.

 


2-4-2- سرمایه شرکت سهامی بیمه ایران

 

اگرچه در بدو تاسیس، بیمه ایران با سرمایه ای معادل 20میلیون ریال آغاز به کارکرد ، اما با افزایش سرمایه اش درمراحل مختلف فعالیت ، هم اکنون دارای سرمایه ای بالغ بر 2 هزار میلیارد ریال است که تمامی آن متعلق به دولت جمهوری اسلامی ایران است. درحال حاضر، بیمه ایران با گسترش روز افزون فعالیت سرمایه گذاری خود درچارچوب مقررات در بیش از 115شرکت سرمایه پذیر بورسی و 29 شرکت خارج از بورس و ارائه نرخ مناسب بیمه توانسته است طی سالیان اخیر خود را به عنوان یکی از 10 شرکت برتر معرفی کند .